صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

با سلام خدمت شما که از وبلاگم بازدید کردید.

تصمیم گرفتم خلاصه ای از کتاب منشور نینوا که شرح و تفسیری بر زیارت عاشورا ره آوردی از امام باقر با تحقیق و نگارش آقای مجید حیدری فر کاری از انتشارات مسجد مقدس جمکران رو توی وبلاگم قرار بدم .امیدوارم با عنایت امام حسین (ع) مورد توجه همه دوستداران آن حضرت واقع شود.و با نظرات سازنده خود حقیر را راهنمایی فرمایید. با تشکر

قسمت اول :

بِسْمِ رَبِّ الْحُسَین

 شرح و تفسیری بر زیارت عاشورا 

 

به راستی چرا سوره فجر را سوره امام حسین (ع) نامیده اند؟

چرا امام صادق (ع) مراد خداوند از نفس مطمئنه و روح آرام یافته و بازگشت کننده به سوی پروردگار را امام حسین (ع) می داند ؟

چرا آیه 40 سوره حج که درباره خداجویان رانده شده از دیار خویش نازل شده به امام حسین (ع) و یاران او تاویل گردیده است ؟

چرا آیه 6 و 7 سوره نازعات درباره امام حسین (ع) نازل شده است ؟

چگونه می توان پذیرفت که نخستین فردی که در هنگام رجعت قبرش شکافته می شود و به دنیا باز می گردد حسین ابن علی (ع) است ؟

اهمیت توحید و آغاز با تکبیر و پایان با سجده و تحمید حق

براساس روایات زیارت عاشورا با تکبیر شروع و با سجده خاتمه می یابد .

معنی ا... اکبر این نیست که خدا از همه چیز بزرگتر است . زیرا در این صورت خدا را در کنار اشیا دیگر قرار داده و به ارزیابی آنها با خدا پرداخته ایم و این حد و اندازه در نظر گرفتن برای خداست در صورتی که خداوند نامتناهی است و این ترجمه با توحید هماهنگ نیست . بلکه باید بگوییم خداوند بزرگتر از ان است که در وصف توصیف کننده ای بگنجد. هیچکس حق وصف کردن خدا را ندارد مگر بندگان مخلص خداوند . (سوره صافات آیه 159 و 160)

این که در انتهای زیارت عاشورا دستور سجده داده می شود ، گذشته از اینکه باید دید ذکر سجده چیست و چه پیام و درسی برای ما دارد ، نفس گذاشتن پیشانی بر خاک در پیشگاه خداوند عبادت بزرگی است و برآمده از درک ا... اکبر است همانگونه که سیدالشهدا حماسه پر شورش را با نام و یاد خدا آغاز کرد و با گذاشتن صورت بر خاک گرم کربلا به راز و نیاز پرداخت و عرض کرد : (( اِلهی رِضیً بِقَضائِک وَ تَسْلیماًلِاَمْرِکْ لا مَعْبودَ سِواکْ یا غیاثَ المُسْتَغیثین )) 

 

سیمای انسان عاشورایی :

اگر کسی می خواهد عاشورایی باشد و حسینی زندگی کند ، چاره ای جز شناخت خداوند و عظمت او و خضوع و خشوع و کرنش در مقابل او را ندارد و باید سراسر زندگی اش را با توحید ناب هماهنگ کند و خالصانه لوجه الله زندگی کند و در مقابل غیر خدا سر تسلیم فرود نیاورد و ذکر ا... اکبر بر لب و پیشانی بر خاک بساید و حق را ستایش کند .

بهترین حالات قرب عبد به معبود سجده است . و نورانیت فراوانی در چهره ساجدان حق مشهود است . تنها راه دستیابی به اشراق انوار ذات اقدس الهی در قلب انسان سجده حقیقی و همراه با ناله در برابر خداوند سبحان است .

امام صادق (ع) میفرمایند :

سجده واقعی دوری جستن از همه دارایی های انسان است حتی از خودی خودش .

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یااَباعَبْدِا... اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ ا... اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ اَمیرِالْمُؤمِنین وَابْنَ سَیِّدِالْوَصییّن اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابْنَ فاطِمَة سَیِّدَةَ نِساءِالْعالَمین .

سلام بر تو ای پدر بندگان خدا ، سلام بر تو ای فرزند پیامبر خدا ، سلام بر تو ای فرزند امیر و سالار مومنان و سرور اوصیا ، سلام بر تو ای فرزند فاطمه سرور زنان جهان .

سلام و معنای آن :                                                                                                                   

سلام در فرهنگ لغت به معنی ایمنی و آسایش است و یکی از آداب معاشرت اسلامی سلام کردن بر اهل ایمان است. یعنی مومنین به هم سلام کرده و تامین امنیت دیگران را خواستارند. در قرآن کریم آیاتی پیرامون سلام آمده است . مثلا در آیه 54 سوره انعام خداوند به پیامبر دستور میدهد که بر مومنان و دانشجویان علوم الهی سلام کند . یا در آیه 27 سوره نور به مسلمانان دستور میدهد که هنگام ورود به خانه دیگران سلام کنید . و در آیه 86 سوره نساء لزوم بهتر جواب دادن سلام را یادآور میشود . و در روایت معروف علوی آمده است که : پس از پاسخ سلام مومن جملاتی نظیر : و رحمة ا... و برکاته بگویید .

امام حسین (ع) میفرمایند:

سلام کردن 70 پاداش دارد که 69 تای آن برای سلام کننده است و یک پاداش آن برای پاسخ دهنده است .

ونیز میفرمایند : بخیل کسی است که سلام نکند .

پیامبر اسلام (ص) میفرمایند :

گرامی ترین مردم نزد خدا و پیامبر آغازگر به سلام است .

همچنین میفرمایند : سلام یکی از نامهای خداست . پس آن را در میان خودتان رواج دهید .

و نیز فرموده اند : هر کس سخنش را بدون سلام آغاز کرد جوابش را ندهید . و کسی را بر سفره خود نخوانید مگر اینکه سلام کند .

از آنجا که برخی از اسمای الهی دو چهره دارند : چهره ی عمومی و خصوصی . بنابراین معنای چهره ی عمومی اسم اسلام در دنیا ، حفظ و حراست کردن تمامی آفریده ها از بلایا ، شرور و نقایص است که آن را گناه و فراموشی و اشتباه می نامیم و از نتیجه ی آن به عصمت تعبیر می شود . عصمت مترادف جبر نیست یعنی امام معصوم به کسی گفته نمی شود که از روی بی اختیاری گناه نکند ، بلکه امام معصوم قدرت بر انجام گناه دارد اما به دلیل داشتن ایمان راسخ ، باطن آتشین گناه را میبیند و بر اساس اراده و همت والایش از انجام آن خودداری می کند .

از آنجا که انسان عادی فاقد قدرتی است که در مقابل بندگان مقرب الهی ، توان آسیب رساندن به آنها را داشته باشد همانگونه قدرت ایمنی بخش را نیز دارا نیست . پس معنای سلام کردن در زیارات این است که زائر به مزور وعده می دهد که آنچه را شما عامل بیماری می دانید ترک می کنم و بدین سان سلامت شما را تامین می سازم . و چون ائمه اطهار (ع) رهایی از پلیدی را عامل دست یابی به سلامت روح و روان می دانند . بنابراین ، زائرِ سلام کننده در پیشگاه ولی خداوند عهد و پیمان می بندد که ترک گناه کرده و به بندگی حق روی آورد .

حکم فقهی سلام :

مستحب است که انسان به اهل ایمان سلام کند و پاسخ دادن آن هم بر شنونده واجب است ، یعنی کسی که سلام را شنید ، باید جوابش را بدهد حتی اگر در نماز جماعت باشد ، دست کم باید یکی از شنوندگان به او پاسخ دهد ، یعنی واجب کفایی است ، از این رو زائر خاندان پاک نبوی باید باور کند که اگر در زیارت خویش به امام سلام کرد پاسخ آنرا دریافت می کند و چون هدف ائمه احیای دین و ارزشهای دینی است ، ممکن نیست حافظان دین تکلیفی برای مردم بیان کرده باشند و خود به آن عمل نکنند ، همانگونه که دیدن اشیای ویژه مثل ستارگان نیاز به وسیله خاصی مثل تلسکوپ دارد ، شنیدنِ پاسخ سلام هم منوط به داشتن قوه ی شنیداریِ ویژه ای است .

هدف از کنیه اباعبدا... :

شاید علت اعطای کنیه ی ابا عبدا... به آن حضرت از سوی پیامبر که بی تردید از ناحیه خداوند بوده این باشد که او بنده خالص حق بود و در روز عاشورا کمال بندگی و عبودیت را در عرصه ی گیتی به نمایش گذاشت و از آنجا که ادب در لغت به معنی مربی و معلم نیز استعمال شده ، سیدالشهدا ، پدر و مربی تمامی بندگان خداست و جاودانگی پرستش خدا در زمین از آثار وجودی اوست .

حدیث شناسی امام حسین (ع) :

در ابتدای زیارت عاشورا هویت امام حسین (ع) را بازگو می کند که پدر و مادرش کیست زیرا اگر بخواهیم حرکت آن حضرت را تحلیل کنیم ،شناخت هویت او تاثیر به سزایی دارد ، علاوه بر آن بنی امیه چنان تبلیغات دامنه داری به راه انداختند که چهره ی امام حسین (ع) را وارونه جلوه داده بود . تا جایی که مردم را بر ضد خاندان رسالت شوراندند و آنها را به کربلا آوردند .

امام حسین (ع) وارث تمامی برجستگی ها و اوصاف جدش و پدرش ومادرش است . دلیل این مدعا سخنان امام باقر (ع) در تعلیم زیارت نامه آن حضرت است زیرا جدِ امام حسین (ع) را به وصایت و برترین وصی و مادرش را به سروری زنان عالم می ستاید . کافی بود که امام باقر (ع) اینگونه بفرماید :

"السلامُ علیکَ یابنَ محمدِابنِ عبدا... وابنُ علی بن ابیطالب و ابن فاطمه"

تصریح به اوصاف و مقامات سه گانه ی رسالت ، وصایت و ولایت دلیل بر این است که سیدالشهدا از مزایای شئون آن بزرگواران است . 

 

 

 

 


نظر() تفسیر زیارت عاشورا ،

  

گفتم شبی به مهدی اذن نگاه خواهم
گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم
امام زمان


گفتم صدای قلبم یابن الحسن بگوید
در کوچه های غربت رد تو را بجوید


گفتا که قلب عاشق باشد سرای مهدی
آن دل که شد خدایی گردیده جای مهدی


گفتم بیا که کعبه چشم انتظار باشد
جانها در انتظار روی نگار باشد


گفتا که چشم من هم دنبال یک حبیب است
فرزند پاک زهرا در کعبه هم غریب است


گفتم که در کجایی ای یادگار زهرا
بر عاشقان نشان ده راه مزار زهرا


گفتا نشان من از خاک کربلا پرس
یا سوز ناله ام را در بین کوچه ها پرس


گفتم که کوچه هایم بی تو صفا ندارد
جز روی ماهت ای جان دل آشنا ندارد


گفتا که وعده ما قلب شکسته تو
باشد محل دیدار چشمان خسته ی تو


اولین دیدگاه را شما بگذارید امام زمان(عج) ،

  

 

بقیه الله

اولین چیزی که امام زمان (عج) بعد از ظهور مبارکشان تکلم میکنند ، آیه مبارکه : بَقیَّةَالله خَیرٌ لَکُم إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین . میباشد.

یعنی : آنچه خداوند برای شما باقی گزارده برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید . (سوره هود آیه 86)

نقش نگین انگشتر حضرت نیز أَنا حُجَّةَ الله میباشد .(منتهی الامال جلد 2)

برگرفته از کتاب : 200 پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)

نوشته : سید جعفر موسوی نسب

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید امام زمان(عج) ،

  

 

امام زمان

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن

صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ

فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ

وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً

وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ

طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

----------------------------------

دوای درد ما تنها ظهور است ....
ظهوری کاندر آن فیض حضور است ....
هر آن کس کو بود غافل ز یادش ....
دو چشم باطنش و الله کور است ....

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید امام زمان(عج) ،

  

شهادت

هر چند که بر پیکر ما تاخته اید

از جمجمه های ما بنا ساخته اید

هر چند ز خون پهلوانان اینک

دیری است به ضرب سکه پرداخته اید

هر چند که از رگ رگ ببریده ما

زنجیر طلا به گردن آویخته اید

هر چند که در باغ شقایق ها مان

چونان علف هرزه قد انداخته اید

غم نیست اگر به مشی ما طعنه زنید

تاریخ قبیله را چو نشناخته اید

اما به هم او که رفت و نآمد خبرش

سوگند که ای دوزخیان باخته اید


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  



به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام 
به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام
تویـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو 
بـــر آن مقام رفیــع و بـر این مقام، ســلام
به هر عدد که تکلم شـود به لیل و نهار 
هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام
صبح تا شب و از شام، تا طلیعه صبــح 
بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام
در آســـمان ولایــت، مــه تمــامی تـــو 
ز پای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام
به پیشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونین 
ز فـرد فـرد خلیـق، به صبح و شام ســلام
منم که هر سر مویم به هر زمان گویـد 
به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  


امام صادق

1.امام صادق ( ع )
2.عصر امام صادق ( ع )
3.جنبش علمی
4. خلق و خوی حضرت صادق ( ع )

امام صادق ( ع )
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری ( شیعه ) در روز 17 ربیع الاول سال 83هجری چشم به جهان گشود . پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابی  بکر می باشد. کنیه آن حضرت : "ابو عبدالله " و لقبش "صادق " است . حضرت صادق تا سن 12سالگی معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشه چینی کرده است . پس از رحلت امام چهارم مدت 19سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگی  کرد و با این ترتیب 31سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فیض کسب نور می نمودند گذرانید . بنابراین صرف نظر از جنبه الهی و افاضات رحمانی که هر امامی آن را دار می باشد ، بهره مندی  از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتی و شم علمی  و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید . پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34سال نیز دوره امامت او بود که در این مدت "مکتب جعفری " را پایه ریزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگهداشتن شریعت محمدی ( ص ) گردید . زندگی پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنی  امیه ( هشام بن عبدالملک - ولید بن یزید - یزید بن ولید - ابراهیم بن ولید - مروان حمار ) که هر یک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم ( ع ) را فراهم می کرده اند ، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نیز در زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر امویان پیشی گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در 10سال آخر عمر شریفش در ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر می برد .

عصر امام صادق ( ع )
عصر امام صادق ( ع ) یکی از طوفانی ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی  گروههای مختلف ، بویژه از طرف خونخواهان امام حسین ( ع ) رخ می داد ، که انقلاب "ابو سلمه " در کوفه و "ابو مسلم " در خراسان و ایران از مهمترین آنها بوده است . و همین انقلاب سرانجام حکومت شوم بنی امیه را برانداخت و مردم را از یوغ ستم و بیدادشان رها ساخت . لیکن سرانجام بنی عباس با تردستی و توطئه ، بناحق از انقلاب بهره گرفته و حکومت و خلافت را تصاحب کردند . دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنی امیه به بنی عباس طوفانی ترین و پر هرج و مرج ترین دورانی بود که زندگی امام صادق ( ع ) را فراگرفته بود . و از دیگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مکتبها و ایده ئولوژیها و عصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود ، که از برخورد ملتهای اسلام با مردم کشورهای فتح شده و نیز روابط مراکز اسلامی با دنیای خارج ، به وجود آمده و در مسلمانان نیز شور و هیجانی برای فهمیدن و پژوهش پدید آورده بود . عصری که کوچکترین کم کاری یا عدم بیداری و تحرک پاسدار راستین اسلام ، یعنی  امام ( ع ) ، موجب نابودی  دین و پوسیدگی تعلیمات حیات بخش اسلام ، هم از درون و هم از بیرون می شد . اینجا بود که امام ( ع ) دشواری فراوان در پیش و مسؤولیت عظیم بر دوش داشت . پیشوای ششم در گیر و دار چنین بحرانی می بایست از یک سو به فکر نجات افکار توده مسلمان از الحاد و بی دینی و کفر و نیز مانع انحراف اصول و معارف اسلامی از مسیر راستین باشد ، و از توجیهات غلط و وارونه دستورات دین به وسیله خلفای وقت جلوگیری کند . علاوه بر این ، با نقشه ای  دقیق و ماهرانه ، شیعه را از اضمحلال و نابودی  برهاند ، شیعه ای که در خفقان و شکنجه حکومت پیشین ، آخرین رمقها را می گذراند ، و آخرین نفرات خویش را قربانی می داد ، و رجال و مردان با ارزش شیعه یا مخفی  بودند ، و یا در کر و فر و زرق و برق حکومت غاصب ستمگر ذوب شده بودند ، و جرأت ابراز شخصیت نداشتند ، حکومت جدید هم در کشتار و بی عدالتی دست کمی از آنها نداشت و وضع به حدی  خفقان آور و ناگوار و خطرناک بود که همگی یاران امام ( ع ) را در معرض خطر مرگ قرار می داد ، چنانکه زبده هایشان جزو لیست سیاه مرگ بودند . "جابر جعفی " یکی  از یاران ویژه امام است که از طرف آن حضرت برای انجام دادن امری به سوی کوفه می رفت . در بین راه قاصد تیز پای امام به او رسید و گفت : امام ( ع ) می گوید : خودت را به دیوانگی بزن ، همین دستور او را از مرگ نجات داد و حاکم کوفه که فرمان محرمانه ترور را از طرف خلیفه داشت از قتلش به خاطر دیوانگی منصرف شد . جابر جعفی که از اصحاب سر امام باقر ( ع ) نیز می باشد می گوید : امام باقر ( ع ) هفتاد هزار بیت حدیث به من آموخت که به کسی نگفتم و نخواهم گفت ... او روزی به حضرت عرض کرد مطالبی از اسرار به من گفته ای که سینه ام تاب تحمل آن را ندارد و محرمی ندارم تا به او بگویم و نزدیک است دیوانه شوم . امام فرمود : به کوه و صحرا برو و چاهی بکن و سر در دهانه چاه بگذار و در خلوت چاه بگو : حدثنی  محمد بن علی بکذا وکذا ... ، ( یعنی امام باقر ( ع ) به من فلان مطلب را گفت ، یا روایت کرد ) . آری ، شیعه می رفت که نابود شود ، یعنی اسلام راستین به رنگ خلفا درآید ، و به صورت اسلام بنی امیه ای یا بنی عباسی خودنمایی کند . در چنین شرایط دشواری ، امام دامن همت به کمر زد و به احیا و بازسازی  معارف اسلامی پرداخت و مکتب علمی عظیمی به وجود آورد که محصول و بازده آن ، چهار هزار شاگرد متخصص ( همانند هشام ، محمد بن مسلم و ... ) در رشته های  گوناگون علوم بودند ، و اینان در سراسر کشور پهناور اسلامی آن روز پخش شدند . هر یک از اینان از طرفی  خود ، بازگوکننده منطق امام که همان منطق اسلام است و پاسدار میراث دینی  و علمی و نگهدارنده تشیع راستین بودند ، و از طرف دیگر مدافع و مانع نفوذ افکار ضد اسلامی و ویرانگر در میان مسلمانان نیز بودند . تأسیس چنین مکتب فکری  و این سان نوسازی و احیاگری تعلیمات اسلامی ، سبب شد که امام صادق ( ع ) به عنوان رئیس مذهب جعفری ( تشیع ) مشهور گردد . لیکن طولی نکشید که بنی عباس پس از تحکیم پایه های حکومت و نفوذ خود ، همان شیوه ستم و فشار بنی امیه را پیش گرفتند و حتی از آنان هم گوی سبقت را ربودند . امام صادق ( ع ) که همواره مبارزی نستوه و خستگی ناپذیر و انقلابیی بنیادی در میدان فکر و عمل بوده ، کاری که امام حسین ( ع ) به صورت قیام خونین انجام داد ، وی قیام خود را در لباس تدریس و تأسیس مکتب و انسان سازی انجام داد و جهادی راستین کرد .

جنبش علمی
اختلافات سیاسی بین امویان و عباسیان و تقسیم شدن اسلام به فرقه های مختلف و ظهور عقاید مادی و نفوذ فلسفه یونان در کشورهای اسلامی ، موجب پیدایش یک نهضت علمی گردید . نهضتی که پایه های آن بر حقایق مسلم استوار بود . چنین نهضتی  لازم بود ، تا هم حقایق دینی را از میان خرافات و موهومات و احادیث جعلی بیرون کشد و هم در برابر زندیقها و مادیها با نیروی منطق و قدرت استدلال مقاومت کند و آرای سست آنها را محکوم سازد . گفتگوهای علمی و مناظرات آن حضرت با افراد دهری و مادی مانند "ابن ابی العوجاء" و "ابو شاکر دیصانی " و حتی "ابن مقفع " معروف است . به وجود آمدن چنین نهضت علمی در محیط آشفته و تاریک آن عصر ، کار هر کسی  نبود ، فقط کسی شایسته این مقام بزرگ بود که مأموریت الهی داشته باشد و از جانب خداوند پشتیبانی  شود ، تا بتواند به نیروی الهام و پاکی نفس و تقوا وجود خود را به مبدأ غیب ارتباطدهد ، حقایق علمی را از دریای بیکران علم الهی به دست آورد ، و در دسترس استفاده گوهرشناسان حقیقت قرار دهد . تنها وجود گرامی  حضرت صادق ( ع ) می توانست چنین مقامی داشته باشد ، تنها امام صادق ( ع ) بود که با کناره گیری از سیاست و جنجالهای سیاسی از آغاز امامت در نشر معارف اسلام و گسترش قوانین و احادیث راستین دین مبین و تبلیغ احکام و تعلیم و تربیت مسلمانان کمر همت بر میان بست . زمان امام صادق ( ع ) در حقیقت عصر طلایی دانش و ترویج احکام و تربیت شاگردانی بود که هر یک مشعل نورانی علم را به گوشه و کنار بردند و در "خودشناسی " و "خداشناسی " مانند استاد بزرگ و امام بزرگوار خود در هدایت مردم کوشیدند . در همین دوران درخشان - در برابر فلسفه یونان - کلام و حکمت اسلامی رشد کرد و فلاسفه و حکمای بزرگی در اسلام پرورش یافتند . همزمان با نهضت علمی و پیشرفت دانش بوسیله حضرت صادق ( ع ) در مدینه ، منصور خلیفه عباسی که از راه کینه و حسد ، به فکر ایجاد مکتب دیگری افتاد که هم بتواند در برابر مکتب جعفری  استقلال علمی داشته باشد و هم مردم را سرگرم نماید و از خوشه چینی از محضر امام ( ع ) بازدارد . بدین جهت منصور مدرسه ای در محله "کرخ " بغداد تأسیس نمود . منصور در این مدرسه از وجود ابو حنیفه در مسائل فقهی استفاده نمود و کتب علمی و فلسفی را هم دستور داد از هند و یونان آوردند و ترجمه نمودند ، و نیز مالک را - که رئیس فرقه مالکی است - بر مسند فقه نشاند ، ولی این مکتبها نتوانستند وظیفه ارشاد خود را چنانکه باید انجام دهند . امام صادق ( ع ) مسائل فقهی و علمی و کلامی را که پراکنده بود ، به صورت منظم درآورد ، و در هر رشته از علوم و فنون شاگردان زیادی تربیت فرمود که باعث گسترش معارف اسلامی  در جهان گردید . دانش گستری امام ( ع ) در رشته های مختلف فقه ، فلسفه و کلام ، علوم طبیعی و ... آغاز شد . فقه جعفری همان فقه محمدی یا دستورهای دینی است که از سوی خدا به پیغمبر بزرگوارش از طریق قرآن و وحی رسیده است . بر خلاف سایر فرقه ها که بر مبنای عقیده و رأی و نظر خود مطالبی را کم یا زیاد می کردند ، فقه جعفری  توضیح و بیان همان اصول و فروعی بود که در مکتب اسلام از آغاز مطرح بوده است . ابو حنیفه رئیس فرقه حنفی درباره امام صادق ( ع ) گفت : من فقیه تر از جعفرالصادق کسی را ندیده ام و نمی شناسم . فتوای بزرگترین فقیه جهان تسنن شیخ محمد شلتوت رئیس دانشگاه الازهر مصر که با کمال صراحت عمل به فقه جعفری را مانند مذاهب دیگر اهل سنت جایز دانست - در روزگار ما - خود اعترافی  است بر استواری فقه جعفری و حتی برتری آن بر مذاهب دیگر . و اینها نتیجه کار و عمل آن روز امام صادق ( ع ) است . در رشته فلسفه و حکمت حضرت صادق ( ع ) همیشه با اصحاب و حتی کسانی که از دین و اعتقاد به خدا دور بودند مناظراتی داشته است . نمونه ای از بیانات امام ( ع ) که در اثبات وجود خداوند حکیم است ، به یکی از شاگردان واصحاب خود به نام "مفضل بن عمر" فرمود که در کتابی به نام "توحید مفضل " هم اکنون در دست است . مناظرات امام صادق ( ع ) با طبیب هندی که موضوع کتاب "اهلیلجه " است نیز نکات حکمت آموز بسیاری  دارد که گوشه ای از دریای بیکران علم امام صادق ( ع ) است . برای شناسایی استاد معمولا دو راه داریم ، یکی شناختن آثار و کلمات او ، دوم شناختن شاگردان و تربیت شدگان مکتبش . کلمات و آثار و احادیث زیادی از حضرت صادق ( ع ) نقل شده است که ما حتی  قطره ای از دریا را نمی توانیم به دست دهیم مگر "نمی از یمی " . اما شاگردان آن حضرت هم بیش از چهار هزار بوده اند ، یکی از آنها "جابر بن حیان " است . جابر از مردم خراسان بود . پدرش در طوس به داروفروشی مشغول بود که به وسیله طرفداران بنی امیه به قتل رسید . جابر بن حیان پس از قتل پدرش به مدینه آمد . ابتدا در نزد امام محمد باقر ( ع ) و سپس در نزد امام صادق ( ع ) شاگردی کرد . جابر یکی  از افراد عجیب روزگار و از نوابغ بزرگ جهان اسلام است . در تمام علوم و فنون مخصوصا در علم شیمی تألیفات زیادی دارد ، و در رساله های  خود همه جا نقل می کند که ( جعفر بن محمد ) به من چنین گفت یا تعلیم داد یا حدیث کرد . از اکتشافات او اسید ازتیک ( تیزآب ) و تیزاب سلطانی و الکل است . وی چند فلز و شبه فلز را در زمان خود کشف کرد . در دوران "رنسانس اروپا" در حدود 300رساله از جابر به زبان آلمانی چاپ و ترجمه شده که در کتابخانه های برلین و پاریس ضبط است . حضرت صادق ( ع ) بر اثر توطئه های منصور عباسی در سال 148هجری مسموم و در قبرستان بقیع در مدینه مدفون شد . عمر شریفش در این هنگام 65سال بود . از جهت اینکه عمر بیشتری نصیب ایشان شده است به "شیخ الائمه " موسوم است . حضرت امام صادق ( ع ) هفت پسر و سه دختر داشت . پس از حضرت صادق ( ع ) مقام امامت بنا به امر خدا به امام موسی کاظم ( ع ) منتقل گردید . دیگر از فرزندان آن حضرت اسمعیل است که بزرگترین فرزند امام بوده و پیش از وفات حضرت صادق ( ع ) از دنیا رفته است . طایفه اسماعیلیه به امامت وی  قائلند .

خلق و خوی حضرت صادق ( ع )
حضرت صادق ( ع ) مانند پدران بزرگوار خود در کلیه صفات نیکو و سجایای  اخلاقی سرآمد روزگار بود . حضرت صادق ( ع ) دارای قلبی روشن به نور الهی و در احسان و انفاق به نیازمندان مانند اجداد خود بود . دارای حکمت و علم وسیع و نفوذ کلام و قدرت بیان بود . با کمال تواضع و در عین حال با نهایت مناعت طبع کارهای خود را شخصا انجام می داد ، و در برابر آفتاب سوزان حجاز بیل به دست گرفته ، در مزرعه خود کشاورزی  می کرد و می فرمود : اگر در این حال پروردگار خود را ملاقات کنم خوشوقت خواهم بود ، زیرا به کد یمین و عرق جبین آذوقه و معیشت خود و خانواده ام را تأمین می نمایم . ابن خلکان می نویسد : امام صادق ( ع ) یکی از ائمه دوازده گانه مذهب امامیه و از سادات اهل بیت رسالت است . از این جهت به وی صادق می گفتند که هر چه می گفت راست و درست بود و فضیلت او مشهورتر از آن است که گفته شود . مالک می گوید : با حضرت صادق ( ع ) سفری به حج رفتم ، چون شترش به محل احرام رسید ، امام صادق ( ع ) حالش تغییر کرد ، نزدیک بود از مرکب بیفتد و هر چه می خواست لبیک بگوید ، صدا در گلویش گیر می کرد . به او گفتم : ای پسر پیغمبر ، ناچار باید بگویی لبیک ، در جوابم فرمود : چگونه جسارت کنم و بگویم لبیک ، می ترسم خداوند در جوابم بگوید : لا لبیک ولا سعدیک .


اولین دیدگاه را شما بگذارید امام صادق (ع) ،

  

امام صادق

دل گرفته یاد ایوان بقیع
دیده ای داریم گریان بقیع
حیف بر خاکش بتابد آفتاب
سایه­ی عرش است بر جان بقیع
غربتش چون شمع آبم می­کند
صحن ویرانش خرابم می­کند
نسل در نسل عشق دارم، عاشقم
چون گرفتارت کما فی السّابقم
شیعه­ی فقه و اصول مذهبم
زنده از انوار قال الصّادقم
کرسی درست جهاد اکبر است
ابن حیّان و مفضّل پرور است
فاطمیّه سفره­ی جانانه ات
بود هر شب روضه­ی ماهانه ات
درس اول روضه خوانی بود و بس
تا حسینیّه است مکتب خانه ات
روزی یک عمر ما دست شماست
خرج راه کربلا دست شماست
باز بر بیت ولا آتش زدند
نیمه شب وقت دعا، آتش زدند
باز هم دست ولایت بسته و
پشت در صدیقه را آتش زدند
نه ردایی نه عمّامه بر سرت
بود خالی جای زهرا مادرت
سالخورده طاقتش کم می شود
بی زدن هم قامتش خم می شود
بر زمین می افتد و در کوچه ها
تا که ضرب دست محکم می شود
... خود به خود ای وای مادر می کند
یاد خون زیر معجر می کند
خوب شد خواهر گرفتارت نشد
نیزه ای در فکر آزارت نشد
اهل بیتت را کسی سیلی نزد
زیور آلات کسی غارت نشد
خواهری می­کرد با حسرت نگاه
دست و پا می­زد حسین در قتلگاه
***احسان محسنی فر***


اولین دیدگاه را شما بگذارید شهادت ، امام صادق (ع) ،

  

امام خمینی و رهبری

غزل مقام معظم رهبری در پاسخ به غزلی از امام خمینی(ره) با مطلع «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم/چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم»بسیار جالب و خواندنی است.

امام خمینی :

من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

رهبری:
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی؟
تو طبیب همه ای، از چه تو بیمار شدی؟

امام:
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بردم
همچو منصور خریدار سرِ دار شدم

رهبری:
تو که فارغ شده بودی زِ همه کون و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی

امام:
غم دلدار فکنده است به جانم شررى
که به جان آمدم و شهره بازار شدم

رهبری:
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی

امام:
درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم

مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی

امام:
جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم

رهبری:
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته دُر بار تو هشیار شدی

امام:
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند مى‏آلوده مددکار شدم

رهبری:
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی

امام:
بگذارید که از بتکده یادى بکنم
من که با دستِ بت میکده، بیدار شدم

رهبری:
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی


اولین دیدگاه را شما بگذارید امام خمینی ، امام خامنه ای ،

  

امام زمان

حکیمه خاتون [ دختر امام جواد(ع) و خواهر امام هادی (ع) و عمه امام حسن عسکری (ع) ] و نسیم و ماریه [ از کنیزان امام حسن عسکری (ع) ] شهادت دادند که وقتی امام زمان (عج) متولد شد به خاک سجده کرد و انگشت سبابه را رو به آسمان بلند نمود و عطسه زد و فرمود : الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله .

چگونه میتوانیم امام زمان (عج) را بیشتر درک کنیم ؟

1- انتظار : برای اینکه بتوانیم حالت انتظار را در خود ایجاد کنیم اول باید معنای انتظار را بفهمیم .

انتظار کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی برای آنچه که انتظارش را میکشیم میشود و ضد آن یأس است . هر چه انتظار بیشتر باشد آمادگی نیز بیشتر است .

انتظار فرج آثاری دارد :

الف) انتظار انسان را از هر گونه انحراف و کج روی حفظ میکند و روح وجسم منتظر را برای درک بیشتر امام زمان (عج) مهیا میسازد .

ب) به دست آوردن توفیق عنایات و توجهات حضرت بقیة الله (عج)

      2- محبت به ولی عصر(عج) : محبت گوهری است که خود به خود محب را به محبوب میرساند .

بگو ای پیامبر برای انجام این رسالت خطیر که ایفا نمودم ، از شما جز این یک چیز ، چیزی نمیخواهم و آن مودت و محبت نسبت به نزدیکانم است .(سوره مبارکه شوری آیه 23)

 

اگر واقعا به امام زمان (عج) محبت داریم باید آثاری داشته باشد ، بزرگترین اثر آن تزکیه نفس و کسب تقواست و اثر دیگرش آن است که باید دائما به یاد محبوب بوده و رضای محبوب را بدست آوریم . بدست آوردن رضایت محبوب در گرو ترک گناه و انجام واجبات است . 

برگرفته از کتاب : 200 پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج) جلد اول

نویسنده : سید جعفر موسوی نسب


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

مشخصات مدیر وبلاگ

التماس دعا [0]

عاقبت روزی من هم دیگر نخواهم نوشت ولی امیدوارم شما برای همیشه بخوانید...
ویرایش

موسیقی


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ