دو چشم وا کردم وخود را وسط صحن وسرا ،
عرش خدا،
کرب وبلا ،
مست و رها
در دل آیینه جدا از غم دیرینه
ولی دست به سینه

یله دیدم من سر تا به قدم محو حرم

بال ملک دور و برم

یک سره مبهوت به لاهوت رسیدم
چه بگویم که چه دیدم که دل از خویش بریدم
به خدا رفت قرارم
نه به توصیف چنین منظره ای واژه ندارم
سپس آهسته نشستم،و نوشتم
(فقط ای اشک امانم بده تا سجدهء شکری بگذارم )
که به ناگاه نسیم سحری از سر گلدستهء باران

واذان آمدو یک گوشه از آن پردهء در شور عراقی و حجازی به هم آمیخته را

پس زدو چشم دلم افتاد به اعجاز خداوند
به شش گوشهء معشوق
خدایا تو بگو این منم آیا که سراپا شده ام محو تمنا و تماشا
فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا

دلم آزاد شد از همهمه

دور از همه مدهوش غم وغصه فراموش

در آغوش ضریح پسر فاطمه آرام سر انجام گرفتم.


اولین دیدگاه را شما بگذارید کربلا ، امام حسین(ع) ،

  

 

 

دنیا همه دیوانه و شیدای حسین است
مهر همگان خاک کف پای حسین است
رمزی که شود ضامن ما در صف محشر
لبخند علی اصغر زیبای حسین است


نظر() کربلا ، امام حسین(ع) ، محرم ،

  

مشخصات مدیر وبلاگ

التماس دعا [0]

عاقبت روزی من هم دیگر نخواهم نوشت ولی امیدوارم شما برای همیشه بخوانید...
ویرایش

بایگانی

ویرایش

دسته بندی موضوعی

شعر ، امام زمان(عج) ، تفسیر زیارت عاشورا ، حجاب ، کربلا ، شهادت ، شهید ، قرآن ، امام حسین(ع) ، امام خامنه ای ، امام خمینی ، امام صادق (ع) ، حضرت زهرا(س) ، حضرت زینب(س) ، داستانک ، ساپورت ، امام علی(ع) ، انتظار ، پیامبر(ص) ، امام رضا(ع) ، امام سجاد(ع) ، آیت الله بهجت ، امام حسن مجتبی (ع) ، امام حسین (ع) ، مادر ، محرم ، ولایت فقیه ، شیطان ، قائم آل محمد ، حضرت رقیه(س) ،
ویرایش

موسیقی

دوستان

ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ